چهارشنبهسوری رسم بعد از اسلام
علی حسننژاد کارشناس و پژوهشگر بومی فرهنگی مازندران درباره چهارشنبهسوری میگوید: در ایران قبل از اسلام هفته وجود نداشت و تقسیمبندیها فقط ماهانه بود، اما بعد از اسلام بود که هفتهها نامگذاری شدند، بنابراین چهارشنبه آخر سال قبل از اسلام در ایران وجود نداشت و جشن آخر سال بعد از ورود اسلام به ایران نام گرفت.
وی با اشاره به اینکه فلسفه نامگذاری چهارشنبه آخر سال براساس آنچه تصور میشود به چند فلسفه ذهنی تقسیم میشود، عنوان میکند: اینکه چرا پیش از عید نوروز در همه مناطق مختلف، مردم از کپههای آتش میپرند و شعر میخوانند نخستین موردی که به ذهن میرسد، این است که در گذشته وسایل گرمایشی در خانهها دچار نم و رطوبت میشدند و باید با آغاز فصل گرم از میان میرفتند و به همین دلیل هر آنچه از زمستان باقی مانده و به درد نمیخورد را آتش میزدند و برای دور هم بودن یک شادی نیز ایجاد میکردند.
حسننژاد تاکید میکند: از سوی دیگر آتش در ذات خود پاکی را نیز به همراه دارد و شعر سرخی من از تو، زردی تو از من نیز نشانه این است که کسانی که از روی آتش میپریدند به دنبال پاک کردن خود بودند و آتش را نشانه پاک کردن میدانستند.
این کارشناس بومی محلی مازندران با بیان اینکه برخی موضوعات نیز در انتساب به چهارشنبه آخر سال قرار دارد، میگوید: ایرانیها برای قیام مختار ثقفی کپههای آتش بر بام خانهها روشن کردند که آن روز چهارشنبه آخر سال بود.
از شب سوری تا چهارشنبهسوری
وی اضافه میکند: با اینکه در هیچ یک از متون قبل از اسلام به آن اشاره نشده است، اما در قدیم جشنی به نام جشن آتشافروزی برگزار میشد که در برخی کتب آمده است که مقداری نزدیک به جشن پایان سال است و مربوط به اواخر قرن سوم هجری میشود به اسم “شب سوری” که در زمان منصورابن نوح سامانی در زمان سامانیان برگزار میشد.
حسننژاد میافزاید: هنوز هم چیزی به نام چهارشنبهسوری در ایران قبل از اسلام وجود نداشت و در شاهنامه نیز درباره جشن سوری گفته شده که مربوط به بهران چوبین بوده است.
چهارشنبهسوری در مازندران
پژوهشگر بومی مازندران با اشاره به اینکه در منابع کهن درباره آنچه در چهارشنبه آخر سال در این منطقه برگزار میشده است نیز موارد مختلفی ذکر شده است، تصریح میکند: ابتدا این نکته را یادآور میشوم که چهارشنبهسوری در مازندران و ایران به همراه 10 کشور که آیین نوروز را دارند، برگزار میشود که همه آن با تکیه بر افروختن آتش است و در آن برگزارکنندگان چوبهای خشک و در مناطق که دامداری بیشتر بوده چردههای خشک یا همان فضولات دامی که خشک میکردند را آتش میزدند و از روی آن میپریدند و این پریدن از روی آتش را دارای شگون و خوشی میدانستند.
وی میافزاید: عدد هفت، عددی خوش یمن است و براساس این رسم هفت کپه آتش بر پا و غروب چهارشنبه آخر سال به صورت متفاوت برگزار میشد.
از شال اِنگِنی تا آش 40 گیاه
حسننژاد میگوید: یکی از قدیمیترین و بارزترین رسوم مازندرانیها برای چهارشنبه آخر سال پختن آش چهل گیاه است که از گیاهان خشک شده قدیمی و برخی گیاهان جدید پخت میشود، البته آش ترش نیز به نشانه نهادن بر سرما و انزجار از آن به دلیل اینکه ترشی نشان انزجار است نیز پخت میشود.
وی تاکید میکند: به نظر میرسد جشن چهارشنبهسوری، جشن پایان زمستان و مراسم پیش از عید است و یک نقطه پایانی برای خانهتکانی و آماده شدن برای شب عید است و به نوعی با این جشن به استقبال بهار و نوروز میروند.
حسننژاد با بیان اینکه این سالها نیز جشن چهارشنبهسوری برگزار میشود اما رنگ و بوی دیگری گرفته و با مواد محترقه و آتشزا همراه است، ولی مردم مازندران همواره سادگی جشن چهارشنبه آخر سال خود را حفظ میکنند، میگوید: گپکِشی یا جشن فال گوش از دیگر رسوم مازندرانیها در چهارشنبه آخر است که در آن افرادی بلند بلند حرفهای خوب و مثبت میزنند و دیگران هم گوش میکنند.
وی میافزاید: جشن شال اِنگِنی یا افکندن شال نیز از دیگر مراسمی است که در مناطق کوهستانی وجود داشت و در آن شالی را از دیوار یا روزنه خانه میانداختند و صاحبخانه بر حسب بخشندگی خود انعام و شیرینی به فرد میدهد.
حسننژاد در پایان یادآور میشود: تمام آداب و رسوم چهارشنبه آخر سال نشان میدهد که یک مثبتاندیشی برای برگزاری این رسوم وجود دارد و همه آنها مانند قاشقزنی مقدمهای برای یک اتفاق بزرگ و نو شدنی بزرگ است که باید با شناخت از خود و فرهنگ خود آن را با همدلی و دور هم بودن سپری کنیم.