لفور
لفور یکی از دهستانهای ششگانه شهرستان سوادکوه در استان مازندران در شمال ایران است.
این دهستان از سمت جنوب به ارتفاعات رشتهکوه البرز، از سمت غرب به منطقه قرآنتالار(شهرستان بابل) و از سمت شرق به جنگلهای منتهی به بخش زیراب و جوارم و از سمت شمال به جنگلهای منتهی به بخش شیرگاه محدود است. دهستان لفور از29 آبادی و روستا تشکیل شده است که مهمترین روستاهای آن عبارتند از [نفتچال]( شامل روستای نفت چال وآبادیهای پلیکا،سیاهکلا،قاضیکلا، پاپک،تاشیه، سوته، تپه سر)، بورخانی، دهکلان، لفورک، گشنیان،شاهکلا،مرزیدره، پاشاکلا، میرارکلا، اسبوکلا،چاشتخوران وامام کلا، چاکسرا، حجیکلا، درزیکلا، رئیسکلا، رنگو، سنگسی، شارقلت، عالمکلا،،غوزک رودبار، کالیکلا، کفاک، گالشکلا، لودشت، مرزیدره …می باشد.براساس آخرین سرشماری عمومی کشور در سال 1375 جمعیت این منطقه قریب به بیستهزار نفر و مساحت آن با احتساب مناطق جنگلی ان حدود هشتهزار هکتار می باشد.منطقه لفور علیرغم اینکه از دیرباز منطقه محرومی بوده است ولی عموم مردم آان بسیار ساده صمیمی باسواد و بافرهنگ سنتی مخصوص بخود می باشند. دیرینگی فرهنگ این منطقه تا دو هزار و هشتصد سال پیش کشف شده است.
دهستان لفور از مجموعه دره ها و ارتفاعات تشکیل شده است که بلندترین نقطه آن بنام روستای بورخانی، 1651 متر از سط ح دریا ارتفاع دارد. حوزه ارتفاعات و دره های لفور شامل ارتفاعات منطقه امام کلا ودره مرزیدره، دره میرارکلا، دره آذز(خربمرد) ارتفاعات اسبوکلا و دره موزین را تشکیل می دهند که ارتفاع آنها از غرب به شرق و متمایل به سمت رشته کوه البرز افزایش می یابد که این دره ها و ارتفاعات به به دره ها و ارتفاعات وسو منطقه لفور را در غرب شهرستان سوادکوه پدید آورده اند که دارای جنگلهای انبوه و بسیار زیبائی می باشد. درههای مذکور رودخانههای کوچک آذررود، گتو، و بولک را ایجاد میکنند که پس از هم پیوستن به یکدیگر در پایین دست روستای مرزیدره رودخانه بابل (در زبان محلی لفور حرف ب دوم با کسره خوانده می شود- از قبل از تغییر اسم شهر بابل از بارفروش در سال 1310) را تشکیل می دهند. بابلرود طول تقریبی 78 کیلومتر دارد که به این ترتیب از لفور سر چشمه میگیرد. و پس از طی این مسیر در بابلسر به دریای خزر می ریزد. به این ترتیب لفور سرچشمه بابل رود است. کمترین عرض این رودخانه 10 متر و بیشترین عرض آن 80 متر است. دبی سالانه این رودخانه در استگاه بابل 3/561 میلیون متر مکعب میب اشد که کمترین میزان آبدهی آن در ماههای تیر و مرداد است.
آثار باستانی و تاریخی
طبق کشفیات جدید آثار و شواهدی از معماری دوران عصر آهن در کاوش های باستان شناختی محوطه سد البرز واقع در [لفور سواد کوه] مازندران کشف شد.در پی کاوش های اخیر در محوطه سد البرز که روی تپه تاریخی چاشتخوران صورت گرفت، آثار معماری از دوران عصرآهن بدست آمده است.آثار مکشوفه از این تپه تاریخی را می توان شامل پی های سنگی خانه ها، تنور و خمره ذخیره سازی مواد غذایی و همچنین قالب های سنگی و سفالی ذوب فلز عنوان کرد. بنا به گفته باستان شناسان مطالعات اولیه روی این آثار نشان می دهد که مردم این منطقه موفق به دستیابی به روش پیشرفته ای از پخت سفال در فرم های گوناگون و ذوب فلزات شده بودند.در این منطقه همچنین دو گورستان مربوط به اوایل اسلام کشف شده است که در آن اجساد به همراه تابوت های چوبی با بست های فلزی و گورهایی شناخته شده با آجر دفن شده اند.در طی سالهای 1383 و پس از آن گمانه زنی روی تپه چاشتخوران و منطقه اطراف آن برای کشف بقایای بیشتری از معماری و گورستان عصر آهن ادامه خواهد داشت.براساس گزارش سازمان میراث فرهنگی و گردشگری مازندران، سد البرز در منطقه لفور شهرستان سواد کوه در حال ساخت است که با آبگیری این سد در سال 1385 بخش های وسیعی از دهستان لفور حدود 12 روستا و تعدادی از محوطه های باستانی به زیر آب خواهد رفت.گورستان تاریخی لفورک به همراه روستای لفورک و ۱۱روستای دیگر و چندین محوطه تاریخی دوره اسلامی در منطقه سوادکوه متاسفانه با آغاز آبگیری سد البرز به زیر آب خواهد رفت. درحال حاضر نخستین فصل از بررسی های باستان شناسی در پشت سد البرز به پایان رسیده و باستان شناسان در انتظار آغاز دومین فصل این کاوشها در این منطقه هستند.گورستان لفورک در مجاورت روستای لفورک قرار گرفته است.
اسپهبد لفور:اسپهبد لفور «250 ق / 864 م» از بازماندگان خاندان قارن در این روزگار «حدود 250 ق / 864 م» با زیدیه و سپاه او هم پیمان شده بود. اسپهبد لفور ظاهراً کمک به زیدیه را بهانهای کرده بود تا بدان وسیله از توسعه و بسط قدرت و نفوذ خاندان باوند که تدریجاً مایه زحمت و وحشت آنها شده بود به موقع جلوگیری نماید. به هر حال هر چند اسپهبد قارن بن شهریار باوندی در مقابل اسپهبد لفور به مقاومت برخاست، اما لشکری که سید حسن به یاری اسپهبدلفور فرستاد و ظاهراً به غیر از داوطلبان کلار، دیلمان و آمل، شامل باذوسپانان فریدون از خاندان پادوسپانان رویان هم میشد، موجب شکست و هزیمت اسپهبد قارن شد و خطری که از سوی این خاندان، قارنیان را تهدید میکرد، موقتاً برطرف شد. از عاقبت کار اسپهبد لفور پس از این واقعه اطلاع چندانی در دست نیست.
اوضاع سیاسی و اجتماعی
منطقه لفور محل سکونت مردان بزرگی بوده است که سوابق شخصیتهای مشهور آن در دست تدوین می باشد و درآینده معرفی خواهند شد. ازجمله این شخصیتها دانشمند بزرگ معاصر حضرت آیت الله العظمی اسماعیل صالحی مازندرانی از روستای نفتچال است. شرححال و وزندگینامه این دانشمند بزرگ و بی بدیل توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی بازنویسی ، تدوین و در ۳۶۵ صفحه و چهار فصل عرضه شده است.
جاذبههای مذهبی و گردشگری: در این مبحث جاذبههای مذهبی وگرشگری منطقه لفور معرفی می شود.
1-امام زاده گزو 2- امام زاداده سید محمد ال کیا- نفتچال 3- امام زاده ؟؟؟ امامکلا 4- دریاچه سد البرز 5- جنگل خربمرد جاذبههای مذهبی و گردشگری: در این مبحث جاذبههای مذهبی وگرشگری منطقه لفور معرفی می شود.
1-امام زاده گزو 2- امام زاداده سید محمد ال کیا- نفتچال 3- امام زاده امامکلا 4- دریاچه سد البرز 5- جنگل خربمرد ناحیه جنگلی لفور:این جنگلها در مرکز دهستان لفور و شار قلت و در مسیر محدوده اطراف سد دارای زمینه بسیار مساعد برای اجرای طرحهای گردشگری هستند. اکنون نیز علیرغم عدم برخورداری از امکانات مناسب اقامتی و پذیرائی، با وجود روستاهای زیبای بورخانی، گشنیان، نفت چال، چاکسر، اسبوکلا، گالش کلا، میرار کلا، غورک رودبار، امامکلا، کالی کلا، مرزیدره و عالم کلا به همراه چشمه سارها، رودها، انهار و مناظر بی نظیر طبیع دیگر، از بدیع ترین چشم اندازها برخوردار است و در تعطیلات سالانه گردشگران بی شماری را به خود جلب می نماید. منطقه جگلی خربمرد با مناظرطبیعی و بکر فوقالعاده آن چشم هر بیننده خیره میکند. سد البرز:سد البرز با ارتفاع 72 متر در دهستان لفور بر روی رودخانه بابل احداث شده است. این سد خاکی که تا یکسال دیگر به بهرهبرداری میرسد، در منطقهای واقع شده است که به لحاظ تاریخی اهمیت زیادی دارد.
آداب و رسوم
نوروز خوانی
نوروز خوانانی معمولا” پانزده روز قبل از فرا رسیدن عید نوروز شروع می شود. در مراسم نوروزخوانی نوروز خوانان معمولا” به داخل روستاها می آیند و با خواندن اشعار در مدح امامان ترانه های محلی، طلیعه سال نو را به آنان مژده می دهند. نوروز خوانان چند نفر هستند که یک نفر اشعار را می خواند، یک نفر ساز می زند،نفر دیگر که به آن کوله کش( بارکش ) می گویند به در خانه های مردم می رود و می خواند: بادبهارون اومده / نوروز سلطون اومده/ مژده دهید به دوستان / گل به گلستون اومده. یا اینکه همین مضامین را با عبارات بهار آمد بهار آمد خوش آمد/ علی باذولفقار آمد، خوش آمد/ نوروزتان نوروز دیگر / شما را سال نو باشد مبارک. صاحب خانه نیز با دادن پول، شیرینی ، گردو، تخم مرغ و نخود، و کشمش از آنان پذیرایی می کند.
چهارشنبه سوری
از مراسم به جامانده در ایران زمین، چهارشنبه سوری است که در پایان چهارشنبه هر سال برگزار می شود. صبح روز چهارشنبه آش ترش، درست می کنند. آشی که محتوی ترشی گوجه سبز، و اب از گیل برخی سبزی در آن می ریزند و بعد از آماده شدن بین همسایه ها پخش می کنند و در بعضی از روستاها غروب همان روز می خوانند با ارزوی شادی و خوشی برای خود و خانواده خود از روی آتش می پرند.
نوروز
هنگام تحویل سال افراد خانواده دور سفره و یا مشابه آن هفت سین که با ظرافت و سلیقه خانم خانه چیده شده می نشینند و در حالیکه پدر خانواده دعای تحویل می خواند منتظر سال نو می شوند. در گذشته که امکانات ارتباطی مانند رادیو و تلویزیون نبود با تیراندازی یا گفتن اذان سال جدید را به همه اعلام می داشتند. بعد از این که سال نو شد کسی ( معمولا بچهها) که به عنوان مادرمه (مارمه) انتخاب شده با مجمعی که در ان قرآن، آیینه، اب ، سبزه و شاخه های سبز جوان قرار دارد وارد خانه می شود چهارگوشه اتاق ها را آب می پاشد قرآن را کنار سفره هفت سین می گذارد و شاخه های تازه سبز شده و دارای شکوفه ( معمولا از درخت گوجه سبز) را به این نیت که سال سرسبز و خوش و خرمی برای خانواده باشد، جلوی در اتاق آویزان یا روی طاقچه اتاق می گذارد. دراین روز مادر خانه، غذای عید، سبزی پلو با مرغ یا گوشت درست می کند. علاوه بر آن بعضی هم غذایی به عنوان خیرات برای اموات می پزند و بین مردم پخش می کنند .
تیرماسیزده شو
جشن تیرگان که در زبان محلی به آن «تیر ماه سیزده شو» گفته میشود، همان جشن معروف ایرانیان باستان است که در تاریخ باستانی تبری مصادف با دوازدهم آبان ماهمیشود. در رابطه با تاریخچه این جشن نیز روایات مختلفی وجود دارد. برخی پیروزی کاوه بر ضحاک را مبنای جشن «تیر ماه سیزده شو» میدانند و برخی از مردم روستاها معتقدند که تیرگان شب تولد حضرت علی ( ع) است. ولي برخي نيز معتقدند كه جشن تیر ماه سیزه شو یکی از کهن ترین جشن ایرانیان و مردم استان مازندران می باشد وارتباطی به تولد حضرت علی ( ع) یا اسلام ندارد. این جشن در تاریخ پیش از اسلام در ایران بزرگ وجود داشته است! (با سپاس از دبير محترمي كه اين تذكر را داده است. – اصغري) تیرماسیزده شو به «لال انه شو» هم معروف است با برپایی آیینهای ویژه و آماده کردن خوراکیهای سیزدهگانه جشن گرفته میشود. در گذشته و هنوز در بعضی از روستاها مردم لفور در این شب همه خانواده کنار هم جمع میشوند و تا پاسی از شب به خوردن تنقلات و گوش دادن به قصه و افسانههای بزرگترها سپری می شود، در گذشته در غروب روز سیزده جوانان هم با در دست داشتن] چند ترکهای بلند با کیسهای به انتهای آن بسته شده است، همراه کودکان به در خانهها رفته و با سر و صدا و کوبیدن چوب به درخانهها و لالبازی و گاهی همراه با خواندن این شعر /لال انه ، لال انه ، آبی قدکدار انه ، پار بورده امسال انه ،از صاحب خانه تقاضای هدیه میکنند. ، و صاحبخانه هم اغلب به آنها پول، میوه و شیرینی میدهد.در این شب افزون بر خوراکهایی که مناسب مهمانی است بنابر رسم هر محل خوراکیهایی ویژهای نیز تدارک دیده میشود. بعضی هم برای این جشن خوراکیهایی تهیه میکرنند که به لهجه محلی به آن «خاچی» گوفتند. و عبارت بود از از انواع شیرینیها که در خانه تهیه میشود وشیریـنی دستی به نام «پتو بزه نون» و شیریـنی دیگری به نام کماج « گردو و سنجد و شیرینی و میوه و چای را روی کرسی میگذارند و افراد خانواده دور آن جمع میشوند. . شگون چوب خوردن از لال نیز از دیگر مراسم مخصوص این جشن است. به گونهای که در برخی از شهرها این مراسم به «لال شو» معروف است. در این شب شخصی با لباس مبدل، دستمالی به سر بسته و صورتش را سیاه می کند و مانند لالها با کسی حرف نمیزند. این شخص که او را لال، لال مار و لال شیش میگویندبا همراهی چند نفر وارد خانههای محل میشود و با چوب و ترکهای که در دست دارد، ضربهای به ساکنان خانه میزند. مازندرانیها آمدن لال را به خانه و کاشانه خود به فال نیک میگیرند و باور دارند که «لال»هر کس را بزند تا سال دیگر مریض نمیشود. به گفته دکتر روح الامینی در ادبـیات قرنهای چهارم و پنجم، نمونههای زیادی را میتوان یافت که نشان از بودن تیرماه در فصل خزان دارند. استاد دکتر صادق کیا نیز درباره محاسبه ماه های سال بر پایه گاهشماری فرس قدیم در مازندران ) تبرستان ) مینویسد :«اکنون نوروز آنان (مازندرانیها) در نیمه دوم ” اونه ماه ” (آبان ماه)، و تیرماه آنان در پایـیز است تیرگان را در پایـیز جشن میگیرند.
جشن تیرماه سیزه شو، که در کتاب شرح بـیست باب ملا مظفر، از آن به نام نوروز تبری یاد شده، در گذشته در شهرهای سواد کوه، سنگسر، شهمیرزاد، فیروزکوه، دماوند، بهشر، دامغان، ماها، ساری، بابل، آمل، نوشهر، شهسوار و طالقان برگزار میشده است و هماکنون نیز در کندلوس و دیگر شهرهای مازندران جشن گرفته میشود.