چرا فکر میکنید که باید یک کسب و کار جدید را شروع کنید؟
۱. رئیس نخواهم داشت!
دیگر کسی به من نمیگوید که چه کار بکنم و چه کار نکنم! بعله!
دیگر قرار نیست کسی مرا ارزیابی کند و در نتیجه کار بیشتری روی دوشم بگذارد! یوهووو!
هیچ تغییر استراتژی مضحکی برای پیاده سازی وجود ندارد! یوهووووووو !!!
۲. خودم در مورد ساعتهای کاری و برنامهی زمانیام تصمیم خواهم گرفت!
شب گذشته دیر به خانه برگشتم و دیر خوابیدم! خوب میتوانم به راحتی تا زمانی که میخواهم استراحت کنم.
باران میآید؟ خوب میتوانم امروز را در خانه کار کنم!
صبح زود بیدار میشوم؟ خوب میتوانم ساعت ۵ صبح بیدار شوم و کار کنم. جغد شب هستم؟ خوب تا ساعت ۱۱ کار میکنم!
۳. دیگر دستمزدم سقف مشخصی ندارد!
دیگر این جمله را نخواهم شنید: “متاسفم، برای افزایش درآمد سال جاری بودجه نداریم!
دیگر لازم نیست پروژههای اضافی برای تضمین فلان ارتقاء بگیرم.
دیگر لازم نیست تا دیروقت در اداره بمانم و ارائه داشته باشم و در نتیجه مورد توجه رئیس ارشد قرار بگیرم!
۴. حضور در آن جلسات اعصاب خردکن هم دیگر پایان مییابد!
دیگر نیازی نیست در آن جلسات بیمعنا شرکت کنم! هرگز!
جلسههایی که فقط برای داشتن جلسه صورت میگیرند!
از شر پیش جلسات برای آمادگی جهت جلسهی اصلی نیز خلاص میشوم!
جلسات بعد از جلسهی اصلی هم که به شدت روی اعصابم بود!
۵ واقعیت تلخ بعد از ترک شغل برای شروع یک کسب و کار جدید
۱. به مدت طولانی پول نخواهید داشت
با تمام تبلیغات فریبندهای که در رسانههای اجتماعی میبینیم، در سال اول شروع کسب و کارتان پول زیادی کسب نخواهید کرد.
شاید بعضی از آدمها بتوانند در همان سال اول هم حسابی کسب درآمد کنند، اما اکثرشان چنین شانسی نخواهند داشت. زمانی که کسب و کارتان را شروع میکنید، چیزهای زیادی هست که باید یاد بگیرید و این احتمال وجود دارد که قبل از رسیدن به درآمدزایی، مجبور شوید فقط از جیبتان خرج کنید.
۲. هیچ ایدهای ندارید که قرار است اصلا چه کار بکنید
هنگامی که کسب و کارتان را شروع میکنید، دوباره به ابتدای زندگی حرفهایتان برمیگردید و در واقع روی یک منحنی پر از شیبهای تند سرمایهگذاری میکنید.
بر خلاف کار در یک دفتر، کسی وجود ندارد که به او مراجعه کنید و در مورد شیوهی انجام کار از او سوالی بپرسید.
شما باید سوالتان را در گوگل جستجو کنید، به انجمنها یا گروههای فیس بوک مراجعه کنید و در واقع آنقدر امتحان کنید تا یاد بگیرید.
چنین پروسهای زمان زیادی را میطلبد و میتواند بسیار ناامیدکننده باشد.
۳. شما باید کفش و کلاه آهنی بر تن کنید
هنگامی که در یک سازمان یا اداره مشغول به کار هستید، معمولا نقشی دارید که به تواناییها و آموزشهایی که قبلا دیدهاید، مرتبط است.
وقتی یک کسب و کار جدید را شروع میکنید، باید هر کاری انجام دهید! از جمله مواردی که واقعا دوست ندارید و اصلا تبحری در انجام آنها ندارید.
هنگامی که در کسب و کارتان به مرحلهی درآمدزایی برسید میتوانید از نیروهای خارجی برای برخی کارها کمک بگیرید، اما تا آن زمان خودتان هستید و خودتان!
۴. باید انضباط شخصی را یاد بگیرید
اگر قرار است کسب و کارتان را با کمترین سرمایه شروع کنید، احتمالا در خانه کار خواهید کرد.
و در خانه چیزهای زیادی وجود دارد که حواستان را پرت خواهد کرد. از یک طرف تلویزیون، در طرف دیگر یک عالم ظرف نشسته، و یخچال خالی هم که مقابل چشمتان است!
شما میتوانید تمام وقت خود را صرف انجام کارهایی که باید در خانه انجام شوند، بکنید و در نهایت ببینید که هیچ کاری برای کسب و کارتان نکردهاید.
انضباط شخصی زیاد مورد نیاز است برای اینکه بنشینید و کارهای لازم را برای کسب و کارتان هر روز انجام بدهید. روز بعد هم همینطور و روزهای بعدی هم!
۵. هرگز تعطیلی به معنای واقعی کلمه نخواهید داشت
حتی اگر از ساعات کاریتان در سازمان محل کارتان راضی نبودهاید، به هر روی آخر هفته یا تعطیلات، را برای استراحت داشتید!
هنگامی که شما کسب و کار خود را شروع میکنید، واقعا، واقعا سخت است که باز هم آخر هفته یا تعطیلات را به استراحت بپردازید!
نه فقط به این دلیل که وظایف زیادی برای انجام دارید بلکه درگیر بودن مغزتان برای فکر کردن، پردازش کردن و خلق کردن نیز دلیل دیگری است.
شاید شما با این موضوع مشکلی نداشته باشید اما خانوادهتان احتمالا از این اوضاع راضی نخواهند بود. به خصوص اگر آنها هم شاغل باشند و دوست دارند در تعطیلات و آخر هفته همهی کارها را کنار بگذارند و فقط استراحت کنند.